غزلی از سعدی

ساخت وبلاگ
یک روز مرا بر لب خود میر نکردی وز لعل لبت جامگی تقریر نکردی زان شب که سر زلف تو در خواب بدیدم حیران و پریشانم و تعبیر نکردی یک عالم و عاقل به جهان نیست که او را دیوانه آن زلف چو زنجیر نکردی بگریست بسی از غم تو طفل دو چشمم وز سنگ دلی در دهنش شیر نکردی در کعبه خوبی تو احرام ب غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

یکم اردیبهشت سالروز استاد سخن, پادشاه سخن سعدی گرامی باد.بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هستبگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هستروا بود که چنین بی‌حساب دل ببریمکن که مظلمه خلق را جزایی هستتوانگران را عیبی نباشد ار وقتینظر کنند که در کوی ما گدایی هستبه کام دشمن و بیگانه رفت چندین روزز دوستان نشنیدم که آشنای غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر که من از دست تو فردا بروم جای دگر بامدادان که برون می‌نهم از منزل پای حسن عهدم نگذارد که نهم پای دگر هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم متصور نشود صورت و بالای دگر وامقی بود که غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

ناگزیر از سفرم، بی سرو سامان چون بادبه گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد کوچ تا چند؟! مگر می‌شود از خویش گریختبال تنها غم غربت به پرستوها داد اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیستغربت آن است که یاران ببرندت از یاد عاشقی چیست؟ به جز شادی و مهر و غم و قهر؟!نه من از قهر تو غمگین، نه تو از مهرم شاد چشم بیهوده به غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 167 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

به تو ای دوست سلام دل صافت نفس سرد مرا آتش زد کام تو نوش و دلت گلگون باد بهل از خویش بگویم که مرا بشناسی روزگاریست که هم صحبت من تنهاییست  یار دیرینه من درد و غم رسواییست عقل و هوشم همه مدهوش وجودی نیکوست ولی افسوس که روحم به تنم زندانیستچه کنم با غم خویش؟ گه گهی بغض دلم میترکد دل تنگم زعطش میسوزد ش غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما به انعام غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

‍ امروز زاد روز یکی از نامداران و افتخار آفرینان کشورمون حکیم عمر خیام نیشابوریشرح مختصری از زندگی و فعالیت ها عُمَر خَیّام نیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ درنیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی الن غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

دوستت می‌دارم بی‌آنکه بخواهم ات سال‌گَشته گی‌ست اینکه به خود درپیچی ابرواربِغُرّی بی‌آنکه بباری؟ سال‌گشته گی‌ست اینکه بخواهی‌اشبی‌این که بیفشاری‌اش؟ سال‌گشته گی‌ست این؟خواستن‌اشتمنایِ هر رگبی‌آنکه در میان باشدخواهشی حتا؟ نهایتِ عاشقی‌ست این؟آن وعده‌ی دیدارِ در فراسوی پیکرهاست؟ موضوعات مرتبط: ادبیبرچ غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 165 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45

هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی با چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی دیوانه عشقت را جایی نظر افتاده‌ست کان جا نتواند رفت اندیشه دانایی امید تو بیرون برد از دل همه امیدی سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی زیبا غزلی از سعدی...
ما را در سایت غزلی از سعدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsenheydari259 بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:45